چشمانت از اصالت این قهوه چیزتر
یعنی غلیظ تر، بله! یعنی غلیظ تر
سرد است، نبض ساعتم آهسته می زند
هر لحظه حال عقربه هایم مریض تر
من رفته ام! و در کلمات تو نیستم
تو رفته رفته در کلماتم عزیزتر...
چندی ست جمله های تو را فکر می کنم
تا از کنایه های شما مستفیض تر...
ای دانه های تلخ زمان در تو حل شده!
فنجان چشم های مرا هی نریز تر
در مرگ من تو سرد و کفن پوش می رسی
نرم و سفید، توی لباسی تمیزتر
این بیت را به قصد وصیت نوشته ام؛
نظرات شما عزیزان:
.gif)
سبز باشی و برقرار